معنی فارسی brushier
B1پرموتر به معنای این است که چیزی مو یا پرزهای بیشتری داشته باشد.
More full of bristles or fibers, as in a brush that has more hair or bristle than another.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این قلممو از آخرین قلممو که استفاده کردم، پرموتر است.
مثال:
This paintbrush is brushier than the last one I used.
معنی(example):
این قلممو جدید بسیار پرموتر است و کار را در رنگآمیزی آسانتر میکند.
مثال:
The new brush is much brushier, making it easier to apply paint.
معنی فارسی کلمه brushier
:
پرموتر به معنای این است که چیزی مو یا پرزهای بیشتری داشته باشد.