معنی فارسی brushland

B2

بیشه‌زار، ناحیه‌ای با پوشش گیاهی متراکم و عمدتاً بوته‌ای که معمولاً در اطراف مناطقی از اکوسیستم‌های دیگر قرار دارد.

An area characterized by dense shrubs and small trees, often found in transitional ecosystems.

example
معنی(example):

بیشه‌زار محل زندگی بسیاری از گونه‌های حیات‌وحش است.

مثال:

The brushland is home to many species of wildlife.

معنی(example):

کشاورزان گاهی اوقات برای کشاورزی بیشه‌زار را پاک‌سازی می‌کنند.

مثال:

Farmers sometimes clear brushland for agriculture.

معنی فارسی کلمه brushland

: معنی brushland به فارسی

بیشه‌زار، ناحیه‌ای با پوشش گیاهی متراکم و عمدتاً بوته‌ای که معمولاً در اطراف مناطقی از اکوسیستم‌های دیگر قرار دارد.