معنی فارسی brushtail

B1

نوعی پستاندار که در مناطق استرالیایی زندگی می‌کند.

A type of possum found in Australia, known for its bushy tail.

noun
معنی(noun):

A brushtail possum.

example
معنی(example):

پوسوم دم‌پُر به استرالیایی است.

مثال:

The brushtail possum is native to Australia.

معنی(example):

من یک پوسوم دم‌پُر را هنگامی که به درخت بالا می‌رفت، دیدم.

مثال:

I saw a brushtail climbing up the tree.

معنی فارسی کلمه brushtail

: معنی brushtail به فارسی

نوعی پستاندار که در مناطق استرالیایی زندگی می‌کند.