معنی فارسی brusker
B1مبتنی بر رفتار تندتر از دیگران، معمولاً در مقایسه با شخص یا گروهی دیگر.
More brusque than someone else; more abrupt or curt in manner
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او به عنوان شخصی تندتر از خواهر و برادرش شناخته شده است.
مثال:
He is known to be a brusker than his siblings.
معنی(example):
تند بودن گاهی میتواند به سوء تفاهمها منجر شود.
مثال:
Being brusker can sometimes lead to misunderstandings.
معنی فارسی کلمه brusker
:
مبتنی بر رفتار تندتر از دیگران، معمولاً در مقایسه با شخص یا گروهی دیگر.