معنی فارسی bruxism

B2 /ˈbɹʌksɪzəm/

براکسیسم، عادت به فشردن یا ساییدن دندان‌ها، که معمولاً در خواب رخ می‌دهد و ممکن است منجر به آسیب دندان‌ها و مشکلات فکی شود.

The involuntary grinding or clenching of teeth, often occurring during sleep.

noun
معنی(noun):

The habit or practice of grinding the teeth, as while sleeping, or due to stress or certain drugs.

example
معنی(example):

براکسیسم عادت فشردن دندان‌ها است.

مثال:

Bruxism is the habit of grinding your teeth.

معنی(example):

افرادی که براکسیسم دارند ممکن است درد فک را تجربه کنند.

مثال:

People with bruxism may experience jaw pain.

معنی فارسی کلمه bruxism

: معنی bruxism به فارسی

براکسیسم، عادت به فشردن یا ساییدن دندان‌ها، که معمولاً در خواب رخ می‌دهد و ممکن است منجر به آسیب دندان‌ها و مشکلات فکی شود.