معنی فارسی bruzz

B1

برز، اصطلاحی غیررسمی است که برای توصیف جو پرنشاط و شلوغ به کار می‌رود.

An informal term used to describe a lively and vibrant atmosphere.

example
معنی(example):

جشنواره واقعاً یک برز بود و پر از شادی و هیجان بود.

مثال:

The party was a real bruzz, filled with fun and excitement.

معنی(example):

مردم معمولاً از برز برای توصیف یک فضای پرجنب‌وجوش استفاده می‌کنند.

مثال:

People often use bruzz to describe a lively atmosphere.

معنی فارسی کلمه bruzz

: معنی bruzz به فارسی

برز، اصطلاحی غیررسمی است که برای توصیف جو پرنشاط و شلوغ به کار می‌رود.