معنی فارسی bubbleless

B1

بدون حباب، به حالتی اشاره می‌کند که در آن هیچ حبابی وجود ندارد.

Describing something that lacks bubbles, often referring to beverages or surfaces.

example
معنی(example):

سطح بدون حباب نوشیدنی را تازه تر کرد.

مثال:

The bubbleless surface made the drink more refreshing.

معنی(example):

من نوشابه بدون حباب را برای طعمی نرم تر ترجیح می دهم.

مثال:

I prefer bubbleless soda for a smoother taste.

معنی فارسی کلمه bubbleless

: معنی bubbleless به فارسی

بدون حباب، به حالتی اشاره می‌کند که در آن هیچ حبابی وجود ندارد.