معنی فارسی buckthorn
B1زردآلو، نوعی گیاه است که غالباً در مکانهای بومی میروید و میتواند پرخاشگر باشد.
A type of shrub or small tree covered in thorns, often found in wild areas.
- noun
noun
معنی(noun):
Any of several, often thorny shrubs or small trees, especially
example
معنی(example):
درختچههای زردآلو میتوانند در بسیاری از باغها پیدا شوند.
مثال:
Buckthorn shrubs can be found in many gardens.
معنی(example):
گیاه زردآلو به خاطر شاخههای خاردارش معروف است.
مثال:
The buckthorn plant is known for its thorny branches.
معنی فارسی کلمه buckthorn
:
زردآلو، نوعی گیاه است که غالباً در مکانهای بومی میروید و میتواند پرخاشگر باشد.