معنی فارسی buffer states
C1کشورهایی که بین دو کشور دیگر قرار دارند و به عنوان حائل عمل میکنند تا از درگیری جلوگیری شود.
Countries situated between two rival powers that serve to prevent conflict.
- noun
noun
معنی(noun):
(geopolitics) A nation lying between potentially hostile nations.
example
معنی(example):
کشورهای بافر میتوانند از درگیریها بین کشورهای همسایه جلوگیری کنند.
مثال:
Buffer states can reduce conflict between neighboring countries.
معنی(example):
تاریخی، کشورهای بافر نقشهای مهمی در ژئوپلیتیک ایفا کردهاند.
مثال:
Historically, buffer states have played important roles in geopolitics.
معنی فارسی کلمه buffer states
:
کشورهایی که بین دو کشور دیگر قرار دارند و به عنوان حائل عمل میکنند تا از درگیری جلوگیری شود.