معنی فارسی bugfix

B1

اصلاح اشکال به کارزی که به منظور برطرف کردن یک نقص یا مشکل در نرم‌افزار انجام می‌شود، اشاره دارد.

A solution to a specific bug or error in software, often implemented quickly.

noun
معنی(noun):

A patch or change that fixes unwanted behaviour due to a bug.

example
معنی(example):

برنامه‌نویس یک اصلاح سریع اشکال را برای حل فوری مشکل ارسال کرد.

مثال:

The developer submitted a quick bugfix to resolve the issue immediately.

معنی(example):

یک اصلاح ساده اشکال می‌تواند به کاربران کمک کند تا از ناامیدی زیادی جلوگیری کنند.

مثال:

A simple bugfix can save users a lot of frustration.

معنی فارسی کلمه bugfix

: معنی bugfix به فارسی

اصلاح اشکال به کارزی که به منظور برطرف کردن یک نقص یا مشکل در نرم‌افزار انجام می‌شود، اشاره دارد.