معنی فارسی buggerize
B1به تغییر دادن به شیوهای بیفایده یا ایجاد مشکل در یک برنامه اشاره دارد.
To waste time or mess about with something unnecessarily.
- VERB
example
معنی(example):
او شروع به تغییرات غیرضروری در پروژه کرد.
مثال:
He started to buggerize the project by making unnecessary changes.
معنی(example):
تنظیمات را درست نکن؛ فقط آنها را همانطور که هستند بگذار.
مثال:
Don't buggerize around with the settings; just leave them as they are.
معنی فارسی کلمه buggerize
:
به تغییر دادن به شیوهای بیفایده یا ایجاد مشکل در یک برنامه اشاره دارد.