معنی فارسی buggess
B1شخصی که به کار با حشرات در کشاورزی یا اکولوژی مربوط است.
A term for someone working with or studying bugs, especially in agriculture.
- NOUN
example
معنی(example):
او به عنوان یک بگس در کشاورزی کار میکند.
مثال:
She works as a buggess in agriculture.
معنی(example):
یک بگس به حفظ اکوسیستم کمک میکند.
مثال:
A buggess helps maintain the ecosystem.
معنی فارسی کلمه buggess
:
شخصی که به کار با حشرات در کشاورزی یا اکولوژی مربوط است.