معنی فارسی buggiest

B2

بدون اشکال و کدگذاری، qualitative می‌باشد که به وجود اشکالات یا باگ‌ها در نرم‌افزار یا بازی اشاره دارد.

Describing a software or game that contains a large number of bugs or issues.

adjective
معنی(adjective):

Infested with insects

معنی(adjective):

Containing programming errors

مثال:

This software is so buggy that I don't know how anyone can use it!

معنی(adjective):

Resembling an insect

معنی(adjective):

Crazy; bughouse

example
معنی(example):

این نسخه از نرم‌افزار نسبت به نسخه‌های قبلی بیشترین اشکالات را دارد.

مثال:

This version of the software is the buggiest yet.

معنی(example):

بازی سرگرم‌کننده بود، اما همچنین بیشترین اشکالاتی را که تا به حال تجربه کرده‌ام داشت.

مثال:

The game was fun, but it was also the buggiest I had ever played.

معنی فارسی کلمه buggiest

: معنی buggiest به فارسی

بدون اشکال و کدگذاری، qualitative می‌باشد که به وجود اشکالات یا باگ‌ها در نرم‌افزار یا بازی اشاره دارد.