معنی فارسی bugginess
B1باگداری، به وضعیت یا ویژگی نرمافزاری اطلاق میشود که اشکالات یا نقصهایی دارد.
The state of having bugs or issues that disrupt normal operations.
- NOUN
example
معنی(example):
باگدار بودن نرمافزار باعث شد که استفاده از آن دشوار باشد.
مثال:
The bugginess of the software made it hard to use.
معنی(example):
در بازی ویدیویی قدیمی، باگی وجود دارد.
مثال:
There's a certain bugginess in the old video game.
معنی فارسی کلمه bugginess
:
باگداری، به وضعیت یا ویژگی نرمافزاری اطلاق میشود که اشکالات یا نقصهایی دارد.