معنی فارسی buisson
B2یک کلمه فرانسوی به معنی بوته یا شاخ و برگها، و در مورد گیاهان پر شده است.
A term from French referring to a bush or shrub.
- NOUN
example
معنی(example):
بوشن در باغ پر از گلهای رنگارنگ بود.
مثال:
The buisson in the garden was full of colorful flowers.
معنی(example):
ما یک بوشن کوچک پیدا کردیم که از آفتاب سایه فراهم میکرد.
مثال:
We found a small buisson that provided shade from the sun.
معنی فارسی کلمه buisson
:
یک کلمه فرانسوی به معنی بوته یا شاخ و برگها، و در مورد گیاهان پر شده است.