معنی فارسی bullocked
B1عمل حمل و نقل یا کشیدن بار با گاوهای نر.
To transport or haul something with bullocks.
- verb
verb
معنی(verb):
To bully.
example
معنی(example):
گاری با کمک گاوهای نر از میان روستا عبور کرد.
مثال:
The cart was bullocked through the village.
معنی(example):
آنها مواد لازم را با کمک گاوهای نر به محل ساخت و ساز منتقل کردند.
مثال:
They bullocked the supplies to the construction site.
معنی فارسی کلمه bullocked
:
عمل حمل و نقل یا کشیدن بار با گاوهای نر.