معنی فارسی bully-boy

B1

پسر زورگو به فردی گفته می‌شود که از زور و فشار برای کنترل دیگران استفاده می‌کند.

A boy who uses intimidation or aggression to dominate or manipulate others.

noun
معنی(noun):

A tough, aggressive man, especially one who is young.

معنی(noun):

A familiar male associate who is regarded rather fondly, especially one who is spirited and genial.

example
معنی(example):

پسر زورگوی دیگر بچه‌ها را هل می‌داد تا تنقلات آنها را بگیرد.

مثال:

The bully-boy pushed other kids to get their snacks.

معنی(example):

یک پسر زورگو معمولاً برای جلب توجه، دیگران را بد احساس می‌کند.

مثال:

A bully-boy often seeks attention by making others feel bad.

معنی فارسی کلمه bully-boy

: معنی bully-boy به فارسی

پسر زورگو به فردی گفته می‌شود که از زور و فشار برای کنترل دیگران استفاده می‌کند.