معنی فارسی bullydom
B1حکومت زورگویی، شرایط و وضعیتی که در آن زورگویی و آزار به صورت سیستماتیک وجود دارد.
A social system characterized by bullying behavior and intimidation.
- NOUN
example
معنی(example):
دولت زورگویی میتواند محیطی خصمانه برای دانشآموزان ایجاد کند.
مثال:
Bullydom can create a hostile environment for students.
معنی(example):
در دنیای زورگویی، همدلی اغلب نادیده گرفته میشود.
مثال:
In the realm of bullydom, compassion is often overlooked.
معنی فارسی کلمه bullydom
:
حکومت زورگویی، شرایط و وضعیتی که در آن زورگویی و آزار به صورت سیستماتیک وجود دارد.