معنی فارسی bum

B1 /bʌm/

کلمه 'بام' به معنای نشیمن یا قسمت پایین تپه است و همچنین به عنوان فعل به معنای پرسه زدن یا بی‌هدف گشتن استفاده می‌شود.

A low or bottom part; also used as a verb to mean to wander aimlessly.

noun
معنی(noun):

The buttocks.

مثال:

Okay, everyone sit on your bum and try and touch your toes.

معنی(noun):

The anus.

verb
معنی(verb):

To sodomize; to engage in anal sex.

interjection
معنی(interjection):

An expression of annoyance.

example
معنی(example):

او بر روی نشیمن تپه نشسته بود.

مثال:

He sat down on the bum of the hill.

معنی(example):

تمام روز بی‌هدف نگردید؛ کاری انجام دهید.

مثال:

Don't just bum around all day; get some work done.

معنی فارسی کلمه bum

: معنی bum به فارسی

کلمه 'بام' به معنای نشیمن یا قسمت پایین تپه است و همچنین به عنوان فعل به معنای پرسه زدن یا بی‌هدف گشتن استفاده می‌شود.