معنی فارسی bumbelo

B1

بامبلویی، واژه‌ای که ممکن است به یک آهنگ یا فعالیت کودکانه اشاره کند.

A whimsical term often associated with children's songs or games.

example
معنی(example):

کودکان یک آهنگ بامبلویی خواندند.

مثال:

The children sang a bumbelo song.

معنی(example):

بامبلویی یک کلمه سرگرم‌کننده برای گفتن است.

مثال:

Bumbelo is a fun word to say.

معنی فارسی کلمه bumbelo

: معنی bumbelo به فارسی

بامبلویی، واژه‌ای که ممکن است به یک آهنگ یا فعالیت کودکانه اشاره کند.