معنی فارسی bungmaker

B1

شخصی که بونگ درست می‌کند و معمولاً مرتبط با بسته‌بندی یا نگهداری مایعات است.

A person who makes bungs, usually for sealing containers.

example
معنی(example):

سازنده بونگ مهر و موم کاملی برای بشکه ساخت.

مثال:

The bungmaker crafted a perfect seal for the barrel.

معنی(example):

هر سازنده بونگ روش خاص خود را دارد.

مثال:

Every bungmaker has their unique method.

معنی فارسی کلمه bungmaker

: معنی bungmaker به فارسی

شخصی که بونگ درست می‌کند و معمولاً مرتبط با بسته‌بندی یا نگهداری مایعات است.