معنی فارسی bunsen
B1بونسون، شیمیدان آلمانی است که به خاطر اختراع مشعل بونسون شناخته شده است.
Referring to Robert Bunsen, a German chemist known for his work in chemistry and for inventing the Bunsen burner.
- NOUN
example
معنی(example):
بونسون یک شیمیدان مشهور بود که به خاطر مشعلش معروف است.
مثال:
Bunsen was a famous chemist known for his burner.
معنی(example):
ما در کلاس دربارهٔ دستاوردهای بونسون در شیمی یاد گرفتیم.
مثال:
We learned about Bunsen's contributions to chemistry in class.
معنی فارسی کلمه bunsen
:
بونسون، شیمیدان آلمانی است که به خاطر اختراع مشعل بونسون شناخته شده است.