معنی فارسی bunya
B1درختی بومی استرالیا که مخروطهای بزرگی تولید میکند و دانههایی که در آنها وجود دارد، خوراکی هستند.
A native Australian tree that produces large edible cones known for their nuts.
- noun
noun
معنی(noun):
The bunya pine, Araucaria bidwillii, native to Queensland.
example
معنی(example):
درخت بونیا مخروطهای بزرگ خوردنی تولید میکند.
مثال:
The bunya tree produces large edible cones.
معنی(example):
آجیلهای بونیا غذایی سنتی برای برخی از بومیان استرالیا هستند.
مثال:
Bunya nuts are a traditional food for some indigenous Australians.
معنی فارسی کلمه bunya
:
درختی بومی استرالیا که مخروطهای بزرگی تولید میکند و دانههایی که در آنها وجود دارد، خوراکی هستند.