معنی فارسی buonamano
B1عمل انجام دادن کارها با مهارت و توانایی.
The act of doing something skillfully or with finesse.
- OTHER
example
معنی(example):
بوئنامانو اصطلاحی است برای توصیف یک دست یا تکنیک خوب.
مثال:
Buonamano is a term used to describe a good hand or technique.
معنی(example):
او پیانو را با بوئنامانو نواخته و همه اطرافیانش را تحت تاثیر قرار داد.
مثال:
He played the piano with buonamano, impressing everyone around.
معنی فارسی کلمه buonamano
:
عمل انجام دادن کارها با مهارت و توانایی.