معنی فارسی buoyage
B1بویج، سیستم علامتهایی که در آب برای کمک به ناوبری کشتیها استفاده میشود.
A system of markers used on water to assist in navigation.
- NOUN
example
معنی(example):
سیستم بویج به دریانوردان کمک میکند تا ایمن ناوبری کنند.
مثال:
The buoyage system helps mariners navigate safely.
معنی(example):
او بویج را مطالعه کرد تا سیگنالهای دریایی را درک کند.
مثال:
He studied buoyage to understand maritime signals.
معنی فارسی کلمه buoyage
:
بویج، سیستم علامتهایی که در آب برای کمک به ناوبری کشتیها استفاده میشود.