معنی فارسی bur.

B1

بر. ممکن است به یک منطقه روستایی و آرام اشاره داشته باشد، اما نیاز به زمینه دارد.

An abbreviation potentially referring to a burrough or countryside area, context-dependent.

example
معنی(example):

بر. در اوایل صبح ساکت و آرام بود.

مثال:

The bur. was quiet and peaceful early in the morning.

معنی(example):

او از پیاده‌روی در بر. پس از یک روز طولانی لذت برد.

مثال:

He enjoyed walking through the bur. after a long day.

معنی فارسی کلمه bur.

: معنی bur. به فارسی

بر. ممکن است به یک منطقه روستایی و آرام اشاره داشته باشد، اما نیاز به زمینه دارد.