معنی فارسی burberry

B2

برند لوکس بریتانیایی که به خاطر طراحی‌های شیک و محصولات باکیفیتش کار می‌کند.

A British luxury fashion brand known for its iconic checked pattern and high-quality products.

example
معنی(example):

او در روز بارانی یک مانتوی ترنچ کلاسیک برابری پوشید.

مثال:

She wore a classic Burberry trench coat during the rainy day.

معنی(example):

الگوی برابری در سرتاسر جهان به خاطر طراحی منحصر به فردش شناخته شده است.

مثال:

The Burberry pattern is known worldwide for its unique design.

معنی فارسی کلمه burberry

: معنی burberry به فارسی

برند لوکس بریتانیایی که به خاطر طراحی‌های شیک و محصولات باکیفیتش کار می‌کند.