معنی فارسی burbler

B1

بربلر، به شخصی یا شیئی اطلاق می‌شود که صدای ملایمی تولید می‌کند.

One who makes bubbling or gurgling sounds.

example
معنی(example):

او وقتی می‌خندد، مثل یک بربلر به نظر می‌رسد.

مثال:

She sounds like a burbler when she laughs.

معنی(example):

بربلر در فواره صدای آرامش‌بخشی ایجاد می‌کند.

مثال:

The burbler in the fountain creates a soothing sound.

معنی فارسی کلمه burbler

: معنی burbler به فارسی

بربلر، به شخصی یا شیئی اطلاق می‌شود که صدای ملایمی تولید می‌کند.