معنی فارسی burdensome
B2 /ˈbɝ.dən.səm/دشوار، به معنی چیزی که باعث زحمت یا ناراحتی میشود.
Causing difficulty or inconvenience; onerous.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Characteristic of a burden; arduous or demanding
example
معنی(example):
فاصله طولانی به محل کار میتواند دشوار باشد.
مثال:
The long distance to work can be burdensome.
معنی(example):
او متوجه شد که تکالیف اضافی برای او دشوار است.
مثال:
She found the extra assignments to be burdensome.
معنی فارسی کلمه burdensome
:
دشوار، به معنی چیزی که باعث زحمت یا ناراحتی میشود.
