معنی فارسی bureaucrats
B2افرادی که در بخش دولتی کار میکنند و مسئول اداره امور هستند.
Officials in a bureaucracy, often involved in policy-making.
- noun
noun
معنی(noun):
An official who is part of a bureaucracy.
معنی(noun):
(WMF jargon) A wiki user with the right to change user access levels.
example
معنی(example):
مؤسسهداران سیاستهایی برای برنامه جدید تعیین کردند.
مثال:
The bureaucrats made policies for the new program.
معنی(example):
مؤسسهداران معمولاً با قوانین پیچیده سروکار دارند.
مثال:
Bureaucrats often deal with complex regulations.
معنی فارسی کلمه bureaucrats
:
افرادی که در بخش دولتی کار میکنند و مسئول اداره امور هستند.