معنی فارسی burely

B1

به معنای حالتی که با اعتماد به نفس و جسارت شدید همراه است.

In a manner that is bold and confident, often intimidating.

example
معنی(example):

گربه با چشمان خیره به من نگاه کرد و اجازه نداد نزدیک شوم.

مثال:

The cat looked at me burely, daring me to approach.

معنی(example):

او با یک چهره خیره از اتاق عبور کرد، گویی صاحب آنجا است.

مثال:

He walked through the room with a burely expression, as if he owned the place.

معنی فارسی کلمه burely

: معنی burely به فارسی

به معنای حالتی که با اعتماد به نفس و جسارت شدید همراه است.