معنی فارسی burglarising
B2عمل سرقت به خصوص با ورود غیرقانونی به مکانها.
The act of illegally entering a property to commit theft.
- verb
verb
معنی(verb):
To commit burglary.
example
معنی(example):
پلیس در حال تحقیق درباره سرقت چندین فروشگاه است.
مثال:
The police are investigating the burglarising of several shops.
معنی(example):
سرقت میتواند به عواقب قانونی جدی منجر شود.
مثال:
Burglarising can lead to serious legal consequences.
معنی فارسی کلمه burglarising
:
عمل سرقت به خصوص با ورود غیرقانونی به مکانها.
