معنی فارسی burgoyne
B1نامی که به یک شخصیت تاریخی اشاره دارد، به خصوص در زمینه جنگ.
A historical figure, specifically associated with the American Revolutionary War.
- NOUN
example
معنی(example):
ژنرال بورگین یک شخصیت کلیدی در جنگ انقلابی آمریکا بود.
مثال:
General Burgoyne was a key figure in the American Revolutionary War.
معنی(example):
بورگین اغلب به خاطر تسلیمش در ساراتوگا به یاد آورده می‌شود.
مثال:
Burgoyne is often remembered for his surrender at Saratoga.
معنی فارسی کلمه burgoyne
:
نامی که به یک شخصیت تاریخی اشاره دارد، به خصوص در زمینه جنگ.
