معنی فارسی burgundian
B2برگرندی، اشاره به یک قوم و فرهنگ تاریخی در منطقه بورگاندی فرانسه، شناخته شده برای هنر، معماری و شراب.
Relating to the historical region of Burgundy in France, known for its art, architecture, and wine.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
فرهنگ برگرندی در اروپا در قرون وسطی تأثیرگذار بود.
مثال:
The Burgundian culture was influential in medieval Europe.
معنی(example):
شرابهای برگرندی به خاطر کیفیتشان شهرت دارند.
مثال:
Burgundian wines are renowned for their quality.
معنی فارسی کلمه burgundian
:
برگرندی، اشاره به یک قوم و فرهنگ تاریخی در منطقه بورگاندی فرانسه، شناخته شده برای هنر، معماری و شراب.