معنی فارسی burinist
B1بوری نیست، هنرمندی که با استفاده از ابزار خاصی به احتمال زیاد برای حکاکی کار میکند.
An artisan or craftsman who uses a burin, a pointed tool used in engraving or etching.
- NOUN
example
معنی(example):
بوری نیست به طور ماهرانهای طرحهای پیچیدهای را بر روی سنگ حک کرد.
مثال:
The burinist skillfully carved intricate designs on the stone.
معنی(example):
به عنوان یک بوری نیست، او به جزئیات در آثار هنری خود ارزش میداد.
مثال:
As a burinist, she valued the details in her artwork.
معنی فارسی کلمه burinist
:
بوری نیست، هنرمندی که با استفاده از ابزار خاصی به احتمال زیاد برای حکاکی کار میکند.