معنی فارسی burnin

B1

در الکترونیک، burnin به دوره‌ای اطلاق می‌شود که در آن دستگاه‌ها یا اجزا برای شناسایی و کاهش عیب‌ها و خطاها تحت بارگذاری و استفاده قرار می‌گیرند.

A testing phase where a device is subjected to various conditions to ensure reliability and performance.

example
معنی(example):

دوره burnin برای دستگاه برای دقت مهم است.

مثال:

The burnin period for the device is important for accuracy.

معنی(example):

پس از دوران burnin، سیستم عملکرد بهتری نشان داد.

مثال:

After the burnin, the system showed improved performance.

معنی فارسی کلمه burnin

: معنی burnin به فارسی

در الکترونیک، burnin به دوره‌ای اطلاق می‌شود که در آن دستگاه‌ها یا اجزا برای شناسایی و کاهش عیب‌ها و خطاها تحت بارگذاری و استفاده قرار می‌گیرند.