معنی فارسی bursarship
B2مقام یا شغل متولی مالی در دانشگاه‌ها یا مؤسسات آموزشی.
The office or position of a bursar, responsible for managing financial affairs in an educational institution.
- noun
noun
معنی(noun):
The rank or office of a bursar.
example
معنی(example):
او به عنوان متولی مالی منصوب شد تا مالیه دانشگاه را مدیریت کند.
مثال:
He was appointed to the bursarship to manage the university's finances.
معنی(example):
متولی مالی نیاز به مهارت‌های قوی در بودجه‌بندی دارد.
مثال:
The bursarship requires strong budgeting skills.
معنی فارسی کلمه bursarship
:
مقام یا شغل متولی مالی در دانشگاه‌ها یا مؤسسات آموزشی.
