معنی فارسی bus conductor

B1

رئیس اتوبوس، مسئول کنترل بلیط‌ها و اطمینان از ایمنی مسافران در هنگام سفر با اتوبوس است.

A person responsible for ticket collection and passenger management on a bus.

noun
معنی(noun):

A person on a bus who collects fares and issues tickets

example
معنی(example):

رئیس اتوبوس به بلیط‌های مسافران هنگام سوار شدن به اتوبوس رسیدگی کرد.

مثال:

The bus conductor checked passengers' tickets as they boarded the bus.

معنی(example):

شغل رئیس اتوبوس نیاز به مهارت‌های خوب در ارتباط با مردم دارد.

مثال:

Being a bus conductor requires good people skills.

معنی فارسی کلمه bus conductor

: معنی bus conductor به فارسی

رئیس اتوبوس، مسئول کنترل بلیط‌ها و اطمینان از ایمنی مسافران در هنگام سفر با اتوبوس است.