معنی فارسی bushland
B2منطقه‌ای پوشیده از درختان و گیاهان بومی، معمولاً در مناطق خشک و نیمه‌خشک استرالیا.
An area characterized by dense vegetation, often consisting of shrubs and small trees.
- noun
noun
معنی(noun):
An area of land in a natural, uncultivated state; wilderness, open forest.
example
معنی(example):
بوش‌لند خانه بسیاری از گیاهان و جانوران منحصر به فرد است.
مثال:
The bushland is home to many unique plants and animals.
معنی(example):
آنها برای پیاده‌روی به بوش‌لند نزدیک رودخانه رفتند.
مثال:
They went hiking through the bushland near the river.
معنی فارسی کلمه bushland
:
منطقه‌ای پوشیده از درختان و گیاهان بومی، معمولاً در مناطق خشک و نیمه‌خشک استرالیا.
