معنی فارسی bushranged
B1به عمل قانونکشی و فرار از قانون اشاره دارد، به ویژه به تعقیبهایی که توسط گروههای جنایتکار انجام میشود.
Refers to the act of being an outlaw, particularly in historical contexts.
- VERB
example
معنی(example):
این گروه به مدت چندین سال در این قلمرو به قانونکشی پرداخته بودند.
مثال:
The group had bushranged across the territory for years.
معنی(example):
آنها به خاطر سرقتها و فرارهایشان بدنام بودند.
مثال:
They were notorious for their robberies and escapes.
معنی فارسی کلمه bushranged
:
به عمل قانونکشی و فرار از قانون اشاره دارد، به ویژه به تعقیبهایی که توسط گروههای جنایتکار انجام میشود.