معنی فارسی bushwah

B1

اصطلاحی برای توصیف گپ و گفت‌های غیررسمی و گفت و شنود درباره موضوعات طبیعی و ماجراجویانه.

Informal conversation often relating to outdoor experiences or themes.

noun
معنی(noun):

Nonsense.

example
معنی(example):

او عاشق داستان‌های زندگی طبیعی و ماجراجویانه است.

مثال:

He loves the bushwah about nature and adventure stories.

معنی(example):

بوشوا معمولاً به گفتگو یا گپ و گفت‌های غیررسمی در فضای باز اشاره دارد.

مثال:

Bushwah is often used to refer to casual talk or chatter in the outdoors.

معنی فارسی کلمه bushwah

: معنی bushwah به فارسی

اصطلاحی برای توصیف گپ و گفت‌های غیررسمی و گفت و شنود درباره موضوعات طبیعی و ماجراجویانه.