معنی فارسی businesswoman
B1یک زن که در زمینه کسب و کار فعالیت میکند و معمولاً در موقعیتهای مدیریتی یا کارآفرینی قرار دارد.
A woman who is involved in business, often in a leadership or entrepreneurial role.
- noun
noun
معنی(noun):
A woman involved in business.
example
معنی(example):
او یک زن کارآفرین موفق است که چندین شرکت را مالک است.
مثال:
She is a successful businesswoman who owns several companies.
معنی(example):
زن کارآفرین در کنفرانس درباره تجربیاتش در این صنعت صحبت کرد.
مثال:
The businesswoman spoke at the conference about her experiences in the industry.
معنی فارسی کلمه businesswoman
:
یک زن که در زمینه کسب و کار فعالیت میکند و معمولاً در موقعیتهای مدیریتی یا کارآفرینی قرار دارد.