معنی فارسی bussock
B1بوساک به نوعی علفخشک یا بوته اشاره دارد که ممکن است در زمینهای بایر رشد کند.
A type of dried grass or shrub that can grow in barren land.
- NOUN
example
معنی(example):
او در حین پیادهروی در حومه یک بوساک پیدا کرد.
مثال:
He found a bussock while walking in the countryside.
معنی(example):
بوساک نرم و تقریباً پفدار بود.
مثال:
The bussock was soft and almost fluffy.
معنی فارسی کلمه bussock
:
بوساک به نوعی علفخشک یا بوته اشاره دارد که ممکن است در زمینهای بایر رشد کند.