معنی فارسی buster/buster

B1

نابودگر، معمولا به کسی یا چیزی اشاره دارد که به شدت یا به طور قابل توجهی عمل می‌کند، مخصوصاً در فعالیت‌ها یا بازی‌ها.

A term often used to describe someone or something that interrupts or stops an action, particularly in a dramatic or impactful way.

example
معنی(example):

باسر برای صدای بلندش شناخته شده بود.

مثال:

The buster was known for its loud noise.

معنی(example):

او خود را یک نابودگر در بازی می‌دانست.

مثال:

He considered himself a action buster in the game.

معنی فارسی کلمه buster/buster

:

نابودگر، معمولا به کسی یا چیزی اشاره دارد که به شدت یا به طور قابل توجهی عمل می‌کند، مخصوصاً در فعالیت‌ها یا بازی‌ها.