معنی فارسی but that
A2عبارتی که برای اشاره به یک نقطهنظر متفاوت یا محدودیت موضوعی استفاده میشود.
A phrase used to introduce a contrasting idea or condition.
- CONJUNCTION
example
معنی(example):
من میخواستم به جشن بروم، اما این ممکن نبود.
مثال:
I wanted to go to the party, but that was not possible.
معنی(example):
من میتوانم به تو در دبیرستان کمک کنم، اما این کافی نخواهد بود.
مثال:
I can help you study, but that won't be enough.
معنی فارسی کلمه but that
:
عبارتی که برای اشاره به یک نقطهنظر متفاوت یا محدودیت موضوعی استفاده میشود.