معنی فارسی bute

B1

نوعی پرنده با ویژگی‌های خاص که در مناطق مختلف دیده می‌شود.

A bird known for its distinctive appearance or features.

noun
معنی(noun):

Phenylbutazone.

example
معنی(example):

بُوت به خاطر رنگ‌های زیبا و جذابش شناخته می‌شود.

مثال:

The bute is known for its beautiful colors.

معنی(example):

دیروز یک بُوت را در حال پرواز بر فراز دریاچه دیدم.

مثال:

I saw a bute flying over the lake yesterday.

معنی فارسی کلمه bute

: معنی bute به فارسی

نوعی پرنده با ویژگی‌های خاص که در مناطق مختلف دیده می‌شود.