معنی فارسی butt out

B1

دور ماندن از درگیری‌ها یا امور دیگران، بدون دخالت.

To refrain from interfering or getting involved in something.

verb
معنی(verb):

To stop interfering.

مثال:

The government should butt out of people's private lives.

example
معنی(example):

بهتر است از جر و بحث آن‌ها دور بمانی.

مثال:

You should just butt out of their argument.

معنی(example):

او به من گفت که از امور شخصی‌اش دور بمانم.

مثال:

He told me to butt out of his personal affairs.

معنی فارسی کلمه butt out

: معنی butt out به فارسی

دور ماندن از درگیری‌ها یا امور دیگران، بدون دخالت.