معنی فارسی buttermilk
B1 /ˈbʌtɚˌmɪlk/دوغ، مایعی حاصل از تهیه کره که در پخت و پز و نوشیدنی‌ها استفاده می‌شود.
A fermented dairy product, traditionally the liquid left after churning butter.
- noun
noun
معنی(noun):
The liquid left over after producing butter from full cream milk by the churning process, also called traditional buttermilk.
معنی(noun):
Cultured buttermilk, a fermented dairy product produced from cow's milk, with a characteristically sour taste.
example
معنی(example):
دوغ یک فرآورده لبنی تخمیر شده‌است که در پخت و پز استفاده می‌شود.
مثال:
Buttermilk is a fermented dairy product used in baking.
معنی(example):
اضافه کردن دوغ به این دستور پخت می‌تواند به کیک کمک کند تا پف کرده شود.
مثال:
Adding buttermilk to the recipe can help make the cake fluffy.
معنی فارسی کلمه buttermilk
:
دوغ، مایعی حاصل از تهیه کره که در پخت و پز و نوشیدنی‌ها استفاده می‌شود.
