معنی فارسی buttstock
B1دسته تفنگ، بخشی از تفنگ که به بدن کاربر متصل میشود.
The part of a firearm designed to be held against the shoulder when firing.
- NOUN
example
معنی(example):
او دسته تفنگ خود را برای تناسب بهتر تنظیم کرد.
مثال:
He adjusted the buttstock of his rifle for a better fit.
معنی(example):
یک دسته تفنگ راحت میتواند دقت تیراندازی را افزایش دهد.
مثال:
A comfortable buttstock can enhance shooting accuracy.
معنی فارسی کلمه buttstock
:
دسته تفنگ، بخشی از تفنگ که به بدن کاربر متصل میشود.