معنی فارسی buyin

B1

خرید، مقدار مالی که برای راه‌اندازی یک پروژه یا همکاری ابتدا نیاز است.

The initial financial commitment required to start a project or partnership.

example
معنی(example):

خرید این پروژه به خاطر هزینه‌های اولیه بسیار بالا است.

مثال:

The buyin for this project is very high given the initial costs.

معنی(example):

آنها برای شروع همکاری نیاز به خریدن قابل توجهی داشتند.

مثال:

They required a significant buyin to initiate the partnership.

معنی فارسی کلمه buyin

: معنی buyin به فارسی

خرید، مقدار مالی که برای راه‌اندازی یک پروژه یا همکاری ابتدا نیاز است.